این کتاب ابتدا با عنوان هستی شناسی حافظ: کاوشی در بنیادهای اندیشه های حاقظ در سال ۱۳۷۷ منتشر شد، سپس در سال ۱۳۷۹ با بازنگری اساسی و کاست و افزود بسیار با عنوان عرفان و رندی در شعر حافظ توسّط نشر مرکز منتشر شدهاست.
کتاب هستی شناسی حافظ نخستینبار در سال ۱۳۷۷ منتشر شده و از آنجا که با دیدگاهی نو و با اتکا به مفهومها و روشهای علوم انسانی جدید به کندوکاو در اندیشه و جهانبینی خواجهٔ شیراز میپرداخت در میان حافظدوستان و حافظپژوهان بازتابی گسترده و چشمگیر داشت و بحثهای بسیار برانگیخت. کتاب حاضر همان کتاب است اما همان دیدگاه و درونمایه را در پرتو مطالعه و پژوهش و تأمل و اندیشهٔ بیشتر، با استدلالی پروردهتر و پختهتر و کاملتر عرضه میکند. هدف اصلی این پژوهش نشان دادن پیوند و درهم تنیدگی «عرفان» و «رندی» در شعر حافظ و شناختن آن منطق درونی هدایت کنندهای است که تمامی نمادها و مفهومها و تعبیرهای گوناگون و پر معنای او را یگانگی میبخشد و به کمک آن میتوان جهان معنا و اندیشه حافظ را بازیافت و باز ساخت.
روش پژوهشی آشوری برای معناگشایی دیوان حافظ، مطالعه میانمتنی و مطالعه درونمتنیاست. کتاب در چهاربخش تنظیم شدهاست:
در بخش یکم: «بنیادهای انسانشناسی صوفیانه»، ابتدا زیربخشِ اسطوره و سرنمون archetypal معرفی و بررسی میشود. سرنمونِ عارف و زاهد «آفرینش آدم»، و تفاوت این دو در تأویلِ راز این آفرینش است.
در بخش دوم: ((مطالعه میانمتنی)) در زیربخش اول، «سرسخن»، توضیحات مبسوط و کافی از خاستگاههای متفاوت برداشتهای صوفیانه ـ عرفانی در دورانهای مختلف تاریخی، و اشاراتی مبسوط ـ به مثل به حلاج و اناالحقش، انواع تاویلها، رابطه بسیار ظریف و پیچیدهٔ اهل تصوف وعرفان با قرآن و… داده است، تا خواننده آگاهانهتر به زیربخش دوم و سوم: «گزیدهٔ کشفالاسرار» و «گزیدهٔ مرصادالعباد» ورود کند.
زیربخش چهارم: «دو مکتب تأویلی» ست. آشوری پس از تعریف و تفسیر دو واژهٔ: «خوانش متکلمانه و فقیهانه» و تأویلِ «خوانش صوفیانهٔ» قرآن، دربارهٔ تفاوتِ اهل شریعت (زاهد) و اهل طریقت (صوفی) مینویسد: «بهخلاف اهل شریعت که اسرار آفرینش را به علم الهی وامیگذارند و فروتنانه بندگی پیشه میکنند، صوفی هرگز فاصلهای بینهایت و ثابت میان خود و خدا نمیبیند.» و در دنبالهٔ بحث چگونگیِ پدیداریِ تصوف زاهدانه، تصوفِ عاشقانه، عرفانِ ذوقی، عرفان نظری، خوانش ذوقی، خوانش حکیمانه و… را شرح میدهد.
بخش سوم «شعر و عرفان» به دو زیربخشِ «از تصوف زاهدانه به تصوف شاعرانه» و «از شعر صوفیانه به شعر رندانه» بخشبندی شده است. در زیربخش یکم میخوانیم که چگونه با تأویلهایی نو و کشفِ راز آفرینش» رفتهرفته از میان صوفیان پشمینهپوشِ ریاضتکشِ خشکدماغِ عبوسِ خداترس عارفانِ خوشذوقِ شاعرمنش پدید میآیند. این پروسه از «بایزید و بوسعید و خواجه عبداله انصاری و احمد غزالی و…» آغاز میشود، با «عطار و مولوی و سعدی» ادامه مییابد و سرانجام در حافظ با سیرِ کمالِ شاعرانه «ادبیاتی کلان و پربار در زبان فارسی» برجای میگذارد.
در زیربخش دوم روند شعر از صوفیانه به رندانه است. «بزرگترین شاعرانش، سعدی و حافظ نه تنها خود را صوفی نمیدانند، بلکه با صوفی و (زهدِ ریا) ی او سرجنگ دارند». در همین زیربخش ترادفات منشی و بینشی سعدی و حافظ بررسی میشود. سعدی نمایندهٔ «نگرش و شیوهٔ عرفان رندانه» و حافظ «به اوج رسانندهٔ آن» خواهد بود.
بخش چهارم: «عرفان و رندی در دیوان حافظ» آخرین بخش از کتاب است. این بخش صحنه ورود به مطالعه درونمتنیست.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.