یک عاشقانه آرام
کتاب یک عاشقانه آرام نوشته نادرابراهیمی است و داستان زندگی زن و شوهری جوان است که سعی دارند زندگی عاشقانه شان را از خطر روزمرگی نجات دهند. همانطور که از اسم کتاب مشخص است، داستان یک عاشقانه آرام، عاشقانه است و داستان از جایی شروع میشود که گیله مرد گیلکی در سفری به سبلان با دختر آذری به نام عسل آشنا میشود و این آشنایی و عشق نورسته منجر به ازدواج می شود
کتاب در سال ۵٧ روایت می شود وگیله مرد معلم ادبیات است که ساواک او را ممنوع الکار کرده است و به دلایل سیاسی چندین بار به زندان افتاده و تحت شنکنجه ساواک قرار گرفته است.
در جریان داستان، مشکلها و چالشهای فراوانی مانند تبعید شدن گیله مرد، آزار سربازان حکومتی، مشکلات مالی و غیره بر سر راه این زوج ظاهر میشوند. ولی آن دو با کمک هم و همدلی مردمی که دوستشان میدارند از پس همه مشکلات بر می آیند.
در بخشی از داستان، ریتم تندتر شده و در چند صفحه داستان اخراج گیله مرد، زندانی شدنش و سقط اولین فرزندش مطرح میشود و به جایی میرسد که به دلیل بیکاری و مشکلات مالی مجبور به فروش کتابهایش کنار خیابان میشود ولی باز با هجوم ماموران(به قول نویسنده مغولان) روبه رو شده و به کمک مردم در زیر راه پله ای مشغول به فروش کتاب می شود.
داستان کتاب یک عاشقانه آرام متعلق به سال ۵۷ میشود و نویسنده از اواسط کتاب یه انقلاب ۵۷ اشاره میکند، زمانیکه شغل های جدید آغاز می شود و زندگی روال عادی خود را در پیش می گیرد.
نادر ابراهیمی در این کتاب نیز همچون دیگر آثارش در سینما، تلویزیون، شعر و کتاب با تلفیقی از نگاه فلسفی و ذوق ادبی و با استفاده از تجربیات مختلفی که در عرصههای مختلف داشته است، با نشان دادن رابطهای متفاوت میان یک زوج، به دنبال بیان این موضوع بوده است که بزرگترین دشمن عشق، رخوت و عادت است و برای حفظ یک رابطه عاشقانه باید با این دو مبارزه کرد.
یک عاشقانه آرام که اولین بار در سال ۱۳۷۴ منتشر شده است، با گذشت بیش از بیست و پنج سال، هنوز تجدید چاپ میشود .
در ادامه داستان، مشکلات قبلی جای خود را به روزمرگیهایی میدهد که بیش از پیش تهدیدی هستند برای کمرنگ شدن عاشقانهای که بین آن دو شکل گرفته است؛ پس گیلهمرد و عسل تلاش میکنند تا با تغییرات هرچند جزیی نگذارند عشق بینشان تبدیل به عادت شده و در روزمرگیهای زندگی گم شود و این جدال برای حفاظت از این عشق تا پایان کتاب ادامه دارد.
داستان با پیر شدن زن و شوهر و داشتن نوه و عروس و داماد و خانواده ای خوشبخت پایان می یابد که هنوز در پی زنده نگه داشتن عشقشان هستند.
جملات زیبایی از کتاب یک عاشقانه آرام:
عاشق شدن مسئلهای نیست، عاشق ماندن مسئله ماست. بقای عشق، نه بروز عشق.
عشق به اعتبار مقدار دوامش عشق است، نه شدت ظهورش.
همسر یک باستانشناس پیر میگفت: “شوهرم را درست به این دلیل که یک باستانشناس است و دائما با اشیای قدیمی سرگرم است، دوست دارم؛ چراکه قدر مرا، هرقدر کهنهتر میشوم، بیشتر میداند. حال، مدتهاست که به من به عنوان یک ظرف بلور بسیار نازک نگاه میکند، و از من همانطور مراقبت میکند که از تنگ قدیمی بالای رف. او همیشه میترسد که یک نگاه بد هم آن تنگ را بشکند، همانطور که یک صدای مختصر بلند قلب مرا.”
یکبار، یکبار، و فقط یکبار میتوان عاشق شد عاشق زن، عاشق مرد، عاشق اندیشه، عاشق وطن، عاشق خدا، عاشق عشق یکبار فقط یکبار، بار دوم دیگر خبری از جنس اصل نیست.
مگذار که عشق به عادت دوست داشتن تبدیل شود.
مگذار که حتی آب دادنِ گلهای باغچه، به عادتِ آب دادنِ گلهای باغچه بدل شود!
عشق به دوست داشتن و سخت دوست داشتن دیگری نیست. پیوسته نو کردن خواستنی است که خود پیوسته خواهان نو شدن است و دیگرگون شدن.
تحلیل کتاب:
کتاب یک عاشقانه آرام، بیشتر از آنکه موضوع محور باشد، گفت و گو محور است و بیشتر بخش های کتاب یک عاشقانه آرام حول گفت و گوی بین زن و شوهر عاشق داستان سپری می شود. البته لازم به ذکر است که کتاب عاشقانه آرام در عین حال که عشقی پایدار را روایت می کند، فضای سیاسی زمان خود را نیز به خوبی به تصویر میکشد و می تواند عقاید سیاسی خود را نیز عنوان کند.
البته تسلط نویسنده به شعر و جملات شاعرانه و گاه فیلسوفانه جذابیت کتاب را چند برابر میکند.
داستان و متن آن از انسجام خوبی برخوردار است و یکدستی آن تا آخر داستان به خوبی حفظ شده است و توانسته روزمرگی های داستانی را به خوبی با تم داستان و گذشت زمان در هم می آمیزد .
شعار در این داستان به وفور یافت می شود. این ها آنقدر زیاد هستند که گاهی شک می کنی آیا نویسنده اینها را به عمد وارد داستان کرده یا نه؟ و این شک زمانی بیشتر می شود که نویسنده در پشت چهره “عسل” به این شعار ها واکنش نشان می دهد و آنها را نفی می کند.
داستان طعنه های ظریفی را پشت خود نهان کرده است. مثلاً جایی که به دنبال عسلِ اصل می گردد و با زنبور صحبت می کند. و یا جایی که سخن از قزاق ها می شود و طعنه هایی که داستان را شیرین نموده نیز به خوبی در دیالوگ ها آورده شده است و چاشنی طنز را به خوبی در داستان زده اضافه کرده. مثل طعنه های عسل به خانم کتابدار و یا آنجا که دست خالی و با گل های خیالی به دیدن بچه های بیمارستان می روند .
نادر ابراهیمی به خوبی تجربیات سیاسی زندگی اش را وارد داستان نموده. چرخاندن گروه های سیاسی در قالب گروه های کوهنوردی، دو نمونه از تجربیات اوست که در داستان می بینیم. تجربیات سیاسی در فصل اول داستان و تجربیات کوهنوردی در فصل دوم، بخش پنجشنبه ها، به خوبی نمایان است.
جلال آل احمد در مورد نادر ابراهیمی اینچنین گفت:
نادر ابراهیمی شاعر خوبی است، اما نادر با نوشتن کتاب یک عاشقانه آرام نشان داد که هم شاعر و هم نویسندهی قابلی است
کتابکده مهر در کنار فروش انواع لوازم تحریر و نوشت افزار اقدام به عرضه بهترین کتابهای چاپ جدید نموده است تا شاید گامی کوچک در جهت رشد فرهنگ مطالعه در جامعه بردارد
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.